almascarpet

- we export carpet machine made

almascarpet

- we export carpet machine made

۳۵

گبه فارس

پیشگفتار

 در این پژوهش که توسط یک گروه دانشجویی در رابطه با موضوع شناخت گبه فارس اطلاعاتی  گردآوری شده است لازم می دانیم از کلیه افرادی که در این تحقیق ما را یاری کرده اند، خصوصا استاد گرامی آقای عبدالله احراری تقدیر و تشکر به عمل بیاوریم. و نیز از هنرمند گرامی خانم صدیقه گلستانی بابت راهنمایی های مستمر ایشان سپاسگزاریم.

 هانیه عالمی وسارا یارمحمدی

         فهرست مطالب                                                    

فصل اول:

مقدمهبیان مسئله

پیشینه تاریخی

 فصل دوم:

نوع تحقیق

روش تحقیق

فرضیه تحقیق

اهداف تحقیق

 فصل سوم:

موقعیت جغرافیا

ریشه یابی گبه

شناخت گبه

گبه در چه منطقه ای و توسط چه کسانی بافته می شود

شناخت طرح و نقوش گبه های عشایر و ایلات فارس

توجه به نقش شیر در گبه های شیری

رنگ امیزی گبه

رنگهای مصرفی در گبه

مواد اولیه مصرفی در گبه

وسایل وابزار مورد نیاز گبه ونحوه بافت ورجشمار ان

استاندارد واندازه ها درگبه

تفاوت اصلی گبه باقالی

انواع گبه

 فصل چهارم:

تجزیه وتحلیل یافته ها

 فصل پنجم:

پیشنهاد وجمع بندی

   چکیده تحقیق:

 برای شناسایی هر شخصی ،شناسنامه ای وجود دارد، که هویت او را نشان می دهد.

برای شناسایی فرهنگی ما به دنیا مشخصترین وسیله، هنر قالی بافی ایران است، که با شناخت و وسعت بخشیدن به این هنر می توان در حفظ این سرمایه ملی کوشید.

ما در این پژوهش به شناخت یکی از دستبافت های عشایر فارس به نام گبه می پردازیم. گبه نیز خود جایگاه خاصی در توسعه اقتصادی و فرهنگی دارد. به دلایلی که ذکر شد(هویت ملی _ برای توسعه بیشتر اقتصادی و فرهنگی)شناخت گبه را از لحاظ رنگ آمیزی، طرح، نماد و سمبل هر نقش و اسلوب بافت مورد پژوهش قرار داده ایم.

 واژگان کلیدی

قالی-گبه- رج شمار- خودرنگ-دندانه-رنگدانه

  مقدمه:

 هنر برتر از گوهر آمد پدید.

ایران سرزمین فرهنگ، ادب و جایگاه هنر والای انسانی است. یکی از زیباترین هنر ایرانیان، هنر قالی بافی آنان است، که با ذهن خلاق خود و با روح پاک و سرشار از عشق گره گره و رج به رج می بافند.

ما به عنوان یک ایرانی وظیفه داریم که، با این هنر اصیل خود آشنایی کامل داشته باشیم تا روز به روز زیباتر ومرغوبتر به جهان عرضه شود. برای پیشرفت و ترقی آن از هیچ تلاشی فرو گذار نباشیم. هر نقطه از این سرزمین دارای دست بافته های خاص و منحصر به فردیست،که فارس یکی از این مناطق می باشد و شامل بافته های متنوع و گوناگونی است.

گبه یکی از دستبافت های ایلات و عشایر فارس که در عین ضخیم و درشت بودن دارای زیبایی خاصی می باشد. هارمونی رنگها و نقوشی که هر یک از آیین و اعتقادات و زندگی کوچ نشینی آنها سر چشمه می گیرد به این دستبافته جذابیت و زیبایی فوق العاده ایی بخشیده.

تولید قالیها وزیر انداز های ایلات و عشایر بالاخص گبه نباید در محدوده زمان و مکان قرار بگیرد، بلکه با شناخت بیشتر می توان تولید آن را در آینده با شرایط و ویژگی های بهتری به جهان عرضه کنیم.

    فصل دوم

 نوع تحقیق:

به لحاظ اینکه این پژوهش از طریق اسنادی ومصاحبه جمع اوری شده است،این نوع تحقیق را توصیفی گویند.

 روش تحقیق:

این پژوهش از طریق :

1-مطالعات کتابخانه ای:که دراین قسمت یافته ها، ازمقالات وکتابهایی که در مورد گبه نوشته شده است ،جمع اوری شده است.

2-مطالعات اینترنتی: مطالعات مقالات سایتهای خارجی وداخلی فرش،در مورد موضوع مورد نظر

3-مصاحبه

 فرضیه تحقیق:

1_ طرحها و نقوش گوناگون گبه ایلات و عشایر فارس ارتباط تنگاتنگی با زندگی کوچ نشینی، اعتقادات و آیین های آنان دارد.

2_ بیشتر رنگهایی که در گبه های فارس دیده می شود رنگهایی شاد و تند است.

3-نقش شیر از اهمیت بسزایی در بین عشایر برخوردار است.

 اهداف تحقیق:

شناخت دستبافته های ایلات و عشایر فارس به نام گبه از لحاظ اسلوب بافت، رنگ و طرح و شناخت نماد ها و در نقوش آنها.

 فصل سوم

 موقعیت جغرافیایی:

استان فارس در نیمه جنوبی کشور واقع شده است.

فارس حدود 133 هزار کیلومترمربع است وتقریبا 1/8 درصد مساحت کشور را تشکیل می دهد.مرکز استان،شهر شیرازاست.

استان فارس از قسمت شمال به استان اصفهان ویزد،ازجنوب به استان هرمزگان واز شرق به استان بوشهر وچهارمحال بختیاری ختم می شود.

اب وهوای فارس درشمال سردسیر،درنواحی مرکزی زمستانها معتدل وبارانی وتابستانهایگرم وخشک،در جنوب وجنوب شرقی زمستانها معتدل وبارانی وتابستانها بسیار گرم می باشد.

زبان اکثریت مردم فارسی است،اما عشایر ترک زبان (ایل قشفایی)به ترکی وعشایر عرب زبان (ایل عرب) به عربی صحبت می کنند.

در قسمت جنوب این استان رودخانه ها کم وبه علت شور بودن اب انها،ساکنان ان بیشتر ازقناتها،چاهها وچشمه ها برای مصرف وشرب استفاده میکنند.گرچه نواحی داخلی استان فارس کوهستانی است ولی دارای دره های پراب وحاصلخیز وهوای بسیار مطبوع دارد.

   ریشه یابی نام گبه:

فرهنگ نویسان معاصر اکثرا کلمه گبه را در کتاب لغات خود گنجانده اند. اما به مآخر آن و این که این واژه را از کجا بر داشته اند، اشاره ای نکرده اند.

مرحوم دهخدا گبه را فرشی با پود های بلند ذکر کرده، که تعریفی به جا است.

فرش شناسان معاصر هم برای تعریف گبه تلاش هایی کرده و برای بیدار کردن ریشه این واژه، راه های دور و درازی پیموده اند. گاه آن را به زبان عربی متصل کرده و آن را مترادف معنای قبیح شمرده اند. گروهی هم آن را با واژه (گایر) لغتی از اوستا ریشه دانسته  اند و با معنا کردن قبیح به معنای معمولی و زشت و گایر به معنای حفاظ به نتایجی هم دست یافته اند.

در گذشته های دور تر هم واژه گبه کاربر داشته، اما کاربرد داشته، اما کاربری آن مستمر و مداوم نبوده است.

برای اولین بار این کلمه در فرمانی که شاه طهماسب برای پذیرایی از همایون شاه پادشاه مغولی هند صادر کرده بود، دیده شده وآن در سال 1540 بود. از این سال تا اوایل قرن 20 دیگر از کلمه گبه نشانی نیست، حتی در برهان قاطع که فرهنگی فارسی نسبتا جامعی از قرن 17 است نشانی از گبه دیده نمی شود.

در خصوص کاربری عنوان گبه در کشور های دیگر در خارج از مرز های ایران و برخی از کشور های همجوار این واژه یا مشابه آن شناخته شده است.

(از جمله در عثمانی(ترکیه امروزی)نوعی زیرانداز وجود داشته که به آن (کبه) گفته می شود.

به این ترتیب می توان تصور کرد که واژه (کبه) تحریفی از (گبه) بود، و تغییر حرف (گ) به (ک) به سبب ناتوانی ترکان آن دیار در تلفظ صحیح است. با این وجود آنچه را که عثمانیان گبه می گفته اند با آنچه در ایران گبه شناخته می شود، تفاوت بسیاری دارد. به این معنا که نام کبه در عثمانی به نوعی فرش هنری اطلاق می شود که پرز به آن وصل می شود، این واژه در زمان سلطان سلیمان کاربرد داشت اما بعد ها به فراموشی سپرده شده است. علاوه بر عثمانی، واژه گبه در کشمیر هم کاربرد دارد منتها در این دیار گبه به نوعی فرش که هیچ ارتباطی با گبه ایران ندارد و نوعی تکه دوزی سوزن دوزی شده است، گفته می شود.

برخی فرهنگ نویسان گبه را فرشی کلفت شمرده اند و آن را با (خرسک) یکی دانسته اند. مسئله ای که باید خط بطلان بر آن کشید، خرسک، گبه نیست. ایرانیان به بد نقشه و ارزان خرسک می گویند. این گونه فرش ها  در همه جا ساخته می شوند و هیچ گونه ویژگی ساختاری ندارد. برخی نیز خرسک را به عنوان شاخه ای از گبه های بختیاری رواج داده اند.(14-9)

    شناخت گبه:

گبه نوعی قالی گره بافته ودرشت بافت است،با پرزهای بلند که یک تا سه سانتی متر خواب دارد،وتعدد پودهای گبهکه بین 3 تا 8 پود است باعث نرمی فراوان ان می شود.

این بافته در قطع قا لی وقا لیچه توسط عشایر وایلات لر وقشقایی بافته میشود وجنبه خود مصرفی دارد.

طراحی ونقش پردازی وحتی رنگ امیزی گبه از قالی وقالیچه جداست وتابع قواعد وسنتهای خاصی است.طرحها ونقشهای گبه تماما ذهنی بوده وبیشتر طرحهای هندسی رادر بر می گیرد.ساده کردن خطوط وشکل هندسی دادن به خطوط از جمله خصوصیات مهم گبه بافی در ایران است که باگذشت زمان در شکل تازه ای انجام می گیرد.نقش گبه گریز ازتکرار است وبدیع وبرخلاف نقوش طراحان شهری که بر تکلف ومحافظه کارانه است مستقیما از طبیعت الهام می گیرد.

نقش گبه وخصوصیات ان را فقط وفقط زندگی ایلیاتی وعشایری تعیین کرده است ومی کند واین همان اصالت گبه است.در گذشته بافت گبه عمدتا به قصد مصرف خانواده وفرش کردن خیمه وخانه بوده استنه به عنوان ارمغان وفروختن به دیگران وبه هیچ وجه جنبه تجاری وفروش نداشته و به همین سبب خیلی کم بافته می شد وچون بافت به منظور استفاده شخصی بوده است پس از محدودیتی برخوردار نبود وبافندگان در بافتن نقشهای مختلف دستشان باز بوده است.گبه های درشت بافت بر روی قالیچه در وسط چادر برای زیر پا انداختن استفاده می شده،گاهی به دلیل پود فراوان و در نتیجه نرمی گبه وخواب بلند پشمها وپودهای اضافه سبب می شد که از گبه به عنوان پتو وروانداز هم استفاده شود ،این کار البته در خارج از چادر ودر مواقع خاصی نظیر سفر انجام می گرفت.(13)

ریشه گبه را به این علت بلند می گیرند تا بین رج ها به سبب استفاده زیاد از پود کلفت فاصله ای ایجاد نشود،وبرای پر گوشت بودن وذرتی نبودن گبه از پرزهای بلند کمک می گیرند.گبه بیشتر به روش ((فارسی باف))بافته می شوداما روش ((ترکی باف))هم در بین ایلات وعشایر به ندرت دیده می شود وگبه ها بر روی دارهای افقی (زمینی) بافته می شود.گبه کاملا ازتار وپود تاریشه ها ازجنس پشم است ومهمترین افت ان بید است .گبه های مرغوب از جنس پشم بهاره می باشد وپشمها توسط دست ریسیده می شوند وبه روش طبیعی وگیاهی رنگ می شوند واینگونه رنگهای شیمیایی بسیار با دوام ودارای ثبات ودرخشندگی زیادی است.

واحد بسته بندی گبه بقچه می باشد ودر هر بسته 2 تا 4 تخته گبه گذاشته می شود.(9)

  گبه در چه منطقه ای و توسط چه کسانی بافته می شود:

گبه از نظر اصالت می توان گفت:ایلات وعشایر استان فارس از اولین پیشقدمان گبه بافی به شمار می ایند که قدمت گبه بافی در استان فارس به بیش از صد وپنجاه سال می رسد.

 استان فارس دارای سه گروه عشایری می باشد:1- ایل قشقایی 2- ایل خمسه 3- ایل ممسنی

که جزء این عشایر که در استان فارس ساکن می باشند عشایر بختیاری هم گبه باف بوده اند.

عشایر ایل قشقایی شامل شش تیره و حدود 9 طایفه است.

1و2- ایل کشکولی بزرگ و کوچک

3- ایل شش بلوکی

4- ایل دره شوری

5- ایل فارسی مدان

6- ایل عمله قشقایی

عشایر ایل خمسه شامل پنج تیره مهم:

1- بهارلو

2- نفر

3- عرب

4- اینالو

5- باصره

عشایر ایل ممسنی شامل چهار تیره:

1-بکش  

2-رستم

3-دشمن زیاری

4-جاویدی

اما در بین این سه ایل بزرگ که دراطراف استان فارس ساکن هستند ایل قشقایی پر سابقه ترین کسانی هستند که در گبه بافی شهرت دارند.(13-9-7)

 شناخت ایلات قشقایی که به گبه بافی مشغولند:

طایفه عمله:

تیره ای هستند که مردمان کاری و زحمتکش دارندودستبافته های این ایل از مرغوبیت بالایی برخورداراست وگبه های انان بسیار مرغوب است،مخصوصا گبه های سبز ترنج در ایل تکه بازلو

از طایفه عمله ونیز درمیان قشقایی ها گبه های تیره ارد کپان از طایفه عمله بسیار زیبا واز معروفیت خوبی برخوردار است.شیوه بافت انها ترکی وفارسی است،گبه ها بر روی دارهای افقی

(زمینی)بافته می شود.(طرح شیروتصویر نادرشاه وطرحهای تخت جمشیدی درایل تکه بازلو بافته می شود)محل استقرار این طایفه در اطراف لار،فیروزاباد،خونچ،دیرم وقسمتی ازمنطقه فراشوند وقیروکارزین می باشد.ومحل استقراردر ییلاق اطراف اباده،اس وپاس وخسروشیرین می باشد. 

 ایل کشکولی بزرگ وکوچک:

 به زبان ترکی صحبت می کنند ،کاملا به سبک چادرنشینی زندگی میکنند ومدام در حال کوچند .     زندگی انها ازطریق دامداری ودامپروری و فروش دستبافته ها تامین می شود وقالیچه های        انها بسیار معروف است. در گبه بافی از شهرت خاصی برخوردارند. نوع بافت انها فارسی         وترکی بوده وازرنگهای شفاف وروشن استفاده می کنند،پشمهای مورد مصرف در دستبافته ها   توسط دست ریسیده می شود و رنگرزی خامه ها به روش طبیعی با رنگها ی گیاهی انجام می شود. چله کشی به روش فارسی و ترکی  بر روی دارها ی زمینی افقی انجام می شود، جنس چاهها،پودها وخامه ها از پشم است. این طایفه در گبه بافی پس از طایفه عمله معروفیت دارند. معروفترین طرحها ی این طایفه طرح شیرتک یا جفت شیر می باشد و دیگر طرحها ی هندسی در

بافت گبه های این طایفه مرسوم می باشد.

قشلاق طایفه کشکولی بزرگ در منطقه ماهو میلاتی در جنوب ممسنی می باشد. ییلاق این طایفه در شمال غربی استان فارس اطراف کاکال، کمهر، در کل شمال غربی استان فارس می باشد.

قشلاق طایفه کشکولی کوچک اطراف قیر کارزین ، دهستان هنگام، جنوب غربی فیروز اباد ،خونچ و روستای زاخویه و روستای جگردان می باشد. ییلاق طایفه کشکولی کوچک در جوار طایفه کشکولی بزرگ در اطراف کمهر می باشد.

   طایفه دره شوری:

دستبا فته های انها بسیار مرغوب است. معمولااز گره ترکی در بافته ها ی خود استفاده می کنند و در گبه بافی از تبحر خاصی بر خوردارند. و گبه ها یشان کلا از جنس پشم می باشد ونوع انها به روش فارسی است که بر روی دارهای افقی بافته می شود.

این طایفه در گبه بافی پس از دو طایفه عمله و کشکولی قرار دارد، طرح و نقش گبه های این طایفه بسیار متنوع می باشد. از معروفترین تیره های این طایفه می توان تیره شکر لو،ایزد لو، ایمانلو، نره ای ها وزاهدی ها را نام برد.حدودا در منطقه چنار شای جان یا کازرون هستند. قشلاق شان در اطراف کازرون و نزدیک بوشهر و برازجان می باشد. ییلاق انها درقسمت سرد سیر اطراف کوه اپادانا و منطقه یاسوج می باشد.

 طایفه شش بلوکی:

در گبه بافی مشهورند گویش انها ترکی است و در دست بافته ها ی خود از گره ترکی استفاده می کنند.پس ازطایفه دره شوری طایفه شش بلوکی درگبه بافی مهارت زیادی دارند.گبه های تحت عنوان شورباخورلو بسیار معروف است.در اطراف شهرستان اباده ساکن می باشند وجز گبه های

تیره شورباخورلو،تیره هیبت لووتیره دوقزلو ازطایفه شش بلوکی دربافت گبه بسیار معروف می باشند.درفصل سرما به منطقه فراشوند ودهستان دوجگال ومنطقه دیرم ودشت پلنگ که درکل قسمت جنوب غربی بخش فراشوند کوچ می کنند ودر فصل گرما به منطقه اباده وخسروشیرین ومنطقه اس وپاس کوچ می کنند.

 

 

طایفه فارسی مدان:

این طایفه که در گبه بافی پس از طایفه شش بلوکی قرار دارد وگبه های این طایفه همانند طوایف دیگر معروفیت چندانی ندارد.دستبافتهای دیگری در این طایفه بافته می شود،اما گبه که جزویکی از دستبافتهای این طایفه می باشداز معروفیت ومرغوبیت بالایی برخوردار نیست.

قشلاق این طایفه در اطراف برازجان وبوشهر همسایه وجوار طایفه دره شوری میباشند.در فصل

ییلاق این طایفه در اطراف اپادانا وقسمتهای شرق یاسوج کوچ میکنند.

استان فارس از گذشته بسیار دور یکی از مهم ترین و بزرگ ترین مراکز ایل نشینی به شمار می رفت . ایلات قشقایی ، خمسه، ممسنی  و بختیاری به بافت گبه اشتغال داشتند و بهترین گبه ها کار ترکان قشقایی فارس می باشد که خارج از کشور از اعتبار خاصی برخوردار است. سرزمین فارس یکی از بخش هایی است که محل زندگی عشایر می باشد و بیش از دو سوم از سرزمین فارس محل زندگی عشایر و ایلات مختلفی است که در طول سالیان دراز در این منطقه گرد هم جمع شده اند. از ایلات مهم مسکون در فارس ایلات قشقایی ، خمسه ، ممسنی ،بختیاری می باشند که در نقاط کو هستانی پراکنده شده اند. (13-11-9)

 شناخت طرح و نقوش گبه های عشایر وایلات فارس :

طرحهای رنگارنگ بعضی از گبه ها ،نقاشی بعضی از نقاشهای معاصر رابه خاطر می اورد.

این مقایسه ضمنا دلیلی بر این نیست که یک هنر از هنر دیگر ملهم باشد،بلکه این،توجه شخص را به تصاویرساده ای که بافندگان فارسی وبعضی از نقاشان غربی به کار برده اند، جلب می نماید.(16)

مهمترین واصیل ترین گبه ها منحصر به ایل قشقایی است وجزء انها ایلات ، خمسه و ممسنی و عشایر ایل بختیاری هم گبه بافی می کنند و اینکار دیگر منحصر به ایل قشقایی نیست  ، علت ان هم این است ،ایلات دیگر که در جوار گبه با فان بوده اند گبه را از فرا می گرفتند وشاید بتوان گفت علت دیگر ان ازدواج بین اقوام ترک زبان قشقایی با اقوام لر زبان بختیاری بوده اند ، از این رو گاه گبه در ایلات بختیاری هم بافته می شد و شاید زمانی از طرح گبه برای بافت خرسک هم استفاده می شد و بالاعکس و... .(9)

احتمالا منبع الهام گبه های فارس ،از گلیمها و سفره های ارد در ان ناحیه می باشد.

طرح وترکیب بیشتر گلیمها وگبه ها خیلی به هم شبیه هستند. نکته مهم در گبه ها اینست که معمولا نقش وطرح ان از پیش فکر نمی شود وزاییده تخیلات بافنده است ،وبیشتر به طور ذهنی

بافنه می شود.(16)

مهمترین طرح نقش که در بین تمام ایلات و عشایر وجود داشت واز ان به فراوانی استفاده می نمودند طرح شیر بود که گاه به صورت تک شیر ،یا جفت شیر و یا به صورت شیر خورشید در گبه ها استفاده می شد و تنها طرح مشترک تمام کسانی بود که گبه باف بوده اند و شاید بتوان گفت طرح  مشترک بین گبه و خرسک نیز بوده است. گبه ها با نقشهای شیر و شاید با نقشهای گل گبه ، حوض گبه ، گبه خشتی ، وطرحهای هندسی  بیشتر برای بزرگسالان وخوانین ایل و یا برای هدیه به بزرگان ایلات و یا هدیه به سردمداران مملکت بود.

نقش فرش پردامنه بختیاری ها که ا لهام گرفته ازطرحهای قشقایی ومقداری الهام گرفته از کوبیسم ونقشهای کوبلن فرانسه است شاید بتواند دلیلی باشد برای اثبات این مطلب که قشقایی ها وبختیاریها از طرحها ونقشهای یکدیگر الهام می گرفتند ودر دستبافتهای خود استفاده می کردند.

بیشتر طرحهای مورد استفاده از گبه،ذهنی وهندسی والهام گرفته از طبیعت ومحیط اطرافشان بود.درارایش واجزاواشیا در گبه ها بیشتر از طرحهای حیوانات پیرامون ودور اطراف خود عشایراستفاده میشود وهر حیوان سنبل ونماد خاص خودرا دارد.واز حیوانات مثل جغد وگربه سیاه و حیوانات افسانه ای مثل سیمرغ اژدها در بافت گبه مرسوم نیست.مهمترین طرح و نقشه گبه ها ی عشایرقشقایی عبارتند از:

1-طرح شیری

2-طرح خشتی

3-طرح حوض گبه

4-گل گبه

5-طرح ایلاتی

6-طرح درختی

7-طرح هندسی

8-طرح ابرش

9-طرح چهار فصل

10-طرح اردک(13-11-9-5)

دستبافته های کوچ نشینان قشقایی باغهای بافته ای را می ماند در نهایت ظرافت ودقت،زبان باز می کنند واز طریق نمایش نقشها تاریخ قومی وقد مت فرهنگی و قلمروذوق این کوچندگان را

بازگویی نمایند.هر یک از بافته های عشایری دارای نقشه قومی و تاریخی است به همین دلیل بافته های بلوچ و ترکمن افشار و قشقایی به آسانی از هم شناخته می شوند. طرح های کل و گیاه و نقش مایه های مربوط به ستارگان در دست بافته های عشایری لر و بختیاری مکرر به چشم می خود. گبه قشقایی سه ویژگی بارز دارد، شیر رام شده(دست آموز) و قلاده بر گردن که اغلب به سگ شباهت دارد. ستاره هشت پر که نشانه و جانشین خورشید است، نقش مایه باستانی مرغ و درخت که به شیوه ای دلپذیر بافته شده است.(13)

 طرح شیر :

محبوبترین و بهترین نقش در پیش عشایر استانهای جنوب غربی ایران نقش شیر است که در ایران باستان و هم در فرهنگ اسلامی جای والایی داشته و دارد. شیر در مذهب شیعه به شجاعت و متانت و قدرت و دیگر صفات و خصلتهای مثبت به حضرت علی امام اول شیعیان نسبت داده می شود و احترام خاصی نزد ایرانیان و شیعیان دارد . و نظریه دیگری که وجود دارد مبنی بر این که در فارس شیر زیاد بوده و چون با گذشت زمان نسلشان منقرض شده و چون قشقایی ها از نقوشی که در دستبافته های خود استفاده می کردند از طبیعت اطرافشان الهام می گرفتند ،یعنی طبیعت گرایی که در ذات بافندگان وجود داشته شیر نیز در نزد قشقایی ها دارای اهمیت بوده ، به همین علت انان از نقش شیر استفاده کردند. (9-5)

به نظر می رسد توجه به نقش شیر بیشتر از ان جهت بوده است که یکی از صفات حضرت علی (ع)( شیر خدا) بوده و در شجاعت و شهامت او را همواره به شیر مثال زده اند. همچنین این حیوان پر قدرت وشجاع از دیر باز هماورد شاهان بوده و همچنین وجود نقش شیردر بناها و ظروف ومنسوجات که از جمله نمونه های بارز ان را می توان در نقوش تخت جمشبد و ظروف ساسانی و در قالی های شکارگاه ، همه جا شیر را در جدال با دلاوران می بینیم. در فرهنگ ایرانیان شیر سمبل شوکت و جلال وقدرت و عظمت بوده است. نقش شیر در نزد لرها و ترکان قشقایی متداول بوده است. بافندگان عشایر هر یک به طور نا مکرر به این مظهر صولت وشجاعت پرداختند.(البته نقش شیر با فراوانی این حیوان در منطقه کامفیروز و دشت ارژن فارس که تا اوایل قرن گذشته نسل ان باقی بود هم بی ارتباط نیست ). به طور کلی میتوان گفت که شیر از زمان های قدیم مورد علاقه ایرانیان به خصوص مردم فارس بوده است، و از طریق سکه ها، مهرها، شیر سنگی و سایر نقوش بستگی خود را به گذ شته حفظ می کردند .این بستگی با گبه های شیرین داخل چادر وزندگی عشایری راه یافته است. همین مسائل سبب شده است که زنان قالی باف عشایر ان را سمبل مناسبی برای زینت بخشید ن به گبه های خود کنند.(13)

 اهمیت تاریخی طرح شیر:

شیر از دوران ما قبل تاریخ به بعد بخصوص در دوره های تاریخی  یعنی هخامنشی به بعد سمبل قوم ایران است. همانطور که در بنای تخت جمشید یا ( پرسپولیس ) در زمان هخامنشیان نقش شیر سمبل و نگاهدارنده و نشانه قدرت ، ابهت، صلابت ویکه تازی مختص این حیوان و خانواده گربه سانان بزرگ چون ببر، پلنگ و غیره بوده به عنوان مثا ل در زمان حکومت هخامنشیان بر بخش عظیمی از سرزمین خشایارشاه والیان و حاکمان ایرانی در مصر را با علامت شیربه دیگر حکام معرفی می نمودند . که بطور کلی در مصر شیر را نشانه و سمبل ایرانی می دانستند . به همین ترتیب بعد از دوره هخامنشیان در دوره ساسانیان شیر به عنوان نگهبان اصلی مهر یعنی خورشید به عنوان میترا به کار برده میشد، که در زمان محمد علی شاه قاجار نقش شیر در وسط پرچم ایران به کار برده میشد. از این رو می توان نتیجه گرفت نقش شیر ، از اهمیت ویژه ای نزد ایرانیان بر خوردار است و اینگونه نقش که در گبه ها بکار برده میشد به همین دلایلی بود که ذکر شد و بیشتر عشایر علاوه بر قشقایی ها از این طرح استفاده میکردنند و شاید بتوان گفت نقش مشترکی بود که تمام بافندگان عشایر ، هم قشقایی و هم بختیاری و همچنین ایل خمسه که در همسایگی غربی ایل قشقایی در سردسیر یعنی کهکیلویه و بویر احمد همسایه شمالی چهار محال بختیاری و همسایه شرقی ایل خمسه در دست بافت های خود از نقش شیر استفاده می کنند.(13-9-5)

  طرح خشتی یا قابی شکل:

این نقش شامل طرحهایی است که متن باریک به صورت منظم به چند قسمت به شکل قاب تقسیم شده هر قاب ممکن است به طور جداگانه طرحی همگون وهماهنگ با دیگر قابها داشته ویا با انها متفاوت باشد. نقشهای بکار رفته در داخل قابها،طرحهای هند سی،طرح درخت گل ومرغ وخاتم کاری است ونگاره های ستاره ای شکل تزئین کننده حاشیه های قابهاست.این طرحها به صورت هندسی بوده وانواع ان عبارتند از :طرح جوشقانی، قاب قرانی، لچک وترنج.طرح خشتی می تواند

به صورت شطرنجی سیاه وسفید ودارای طرحهای کوچک وهندسی در هر شطرنجی باشد.بافنده  طرح شطرنجی بر طبق وضعیت زندگی روزانه خود،رنگ سفید یا سیاه استفاده می کرد که رنگ سفید نشانه ان است که ان روز،روز خوبی برایش محسوب می شود واگرروز بدی داشته ازرنگ سیاه استفاده می کرد،وشاید در طرح شطرنجی چند رنگ سفید ویا چند رنگ سیاه پشت سر هم قرار می گرفت.

 

طرح حوض گبه:

نقش بکار برده شده در ان به صورت ترنجی در وسط که گلی را نشان می دهد که از اطراف ان گل برگها وگل ها وغنچه هایی منشعب می شود.که در فارس معمولا به ترنج حوض گفته می شود این نقش رابه این علت حوض گبه می گویند چون در فارس ترنج را حوض وقشقایی ها ان را گول می گویند،ومعمولا جایی پست یا گودا لی است که اب در ان جمع می شود وچون حوض در وسط حیاط خانه های قدیمی بود،از این رو به ترنج حوض هم می گویند.

 طرح گل گبه:

 نقش گل رز را در گبه طرح گل گبه می گویند که در متن وزمینه ان از گلهای سرخ رنگی که برگهای سبز رنگ داشتند تشکیل می شد ونقوشی در حاشیه داشته است که رنگ گلهای ان متفاوت از رنگ متن وزمینه است.

  طرح ایلاتی:

این طرح که در میان ایلات وعشایر رواج داشته ودارد واز محیط طبیعی پیرامون خود الهام می گیرند،ان را به صورت نقشی در تار وپود گبه بافته اند.این نقش کلا ذهنی است ودر گبه وقالی ،

جاجیم وگلیم بافی مورداستفاده قرار می گیرد.این طرح بیشتر در میان قابهای لوزی،دایره،مربع،

مستطیل وبیضی است که هریک با طرحهای ایرانی مانند گل،درخت،گیاه تزئین شده است.اکثر طرحهایی که در بافت ایلاتی به کار برده می شود،اشکال هندسی وبه صورت ذهنی توسط بافنده

بافته میشود وهر طرح همراه با رنگ امیزی متفاوت ومخصوص خود متعلق به فرهنگ خاص ایلات وعشایری است.انواع طرحهای ایلاتی عبارتند از:1-ایلاتی قشقایی 2-ایلاتی لری 3-ایلاتی کردی 4-ایلاتی هیبت لو 5-ایلاتی تفرش بختیاری

   طرح درختی:

نقش این طرح بیشتر از درختان سرو،گل وبرگ وحیوانات می باشد،درخت درزندگی ادمی همیشه دارای اهمیت بوده زیرا بااستفاده از درخت می توانستند نیازهای خود راتامین کنند وان را به شکلهای مختلف مورد استفاده قرار دهند درجاهایی که درخت کم بود وافراد ان مرز وبوم تصویر ان رابر روی صنایع دستی ودستبافتها میافرینند که بیشترین نقشها در دست بافتهایی چون قالی  وگبه به وجود امده دراین میان درخت سرو وبید مجنون مورد استفاده عشایر قرار گرفته است که سرو مظهر شادی وشادمانی وبید مجنون مظهر حزن واندوه بوده است انواع این نقوش عبارتند از طرح درختی،طرح جانوری ترنج دار،طرح سروی،طرح گلدانی،طرح سراسری ولچک وترنج.

   طرح هندسی:

در این نقش که از اشکا ل هندسی لوزی،مثلث،بیضی ومربع استفاده می شده است که گاه به صورت ذهنی هم بافته می شده از جمله این طرحها میتوان جوشقانی،طرح بندی قابی،طرح محرمان،طرح ستاره،طرح خاتم شیراز وطرح ختایی را نام برد.

  طرح ابرش:

لفظ ابرش عربی است که به زیورهای رنگارنگ اطلاق می شود که برای تزئین واراستن روی اسب به کار برده می شد.این رنگها که به صورت رگه دار وسایه روشن است ودر اصطلاح ابرش گفته می شود والهام گرفته از مزارع جو وگند م است زیرا زمانی که در مزرع باد می وزد نمای

خوشه های جووگندم به صورت سایه روشن است این طرح بسیارساده وگاه در زمینه،ازطرحهای کوچک وهندسی استفاده می شود ابرش بافی بیشتر در زمینه وگاه در حاشیه مورد استفاده قرارمی گیرد.

  طرح چهار فصل:

این طرح که نقش ان فصلی ازسال را نشان می دهد بدین صورت که از مناظر گوناگون طبیعت برای نشان دادن فصل مورد نظر در گبه بافته می شود.

ایل قشقایی از دست بافتهای بسیار مشهوری برخوردار می باشد که مورد تحسین جهانی واقع شده است، قالیچه های ایل قشقایی ترکی بافت می باشد.(13-9-4-3)

 طرح اردک:

طرح اردک نمایشگر تکراری وقرینه ایست که در هر ردیف شبیه نقش گلدان تکرارشده است  و

تمام زمینه را می پوشاند، این نوع نقش صرفا بافت یکی از طوایف کوچک ایل قشقایی به نام

((شورخانی)) است که معمولا تابستانها در اطراف اباده ییلاق می نماید.

طرح دیگری که نوعی گبه قشقایی ولر دارای پود نخ می باشد وحالت محکمتری دارد ونقزش

پرندگان برنگ ابی ونسترن وسنگ وگلها برنگ نارنجی ،قرمز، صورتی وسبز بافته شده اند،

شاهکاری از نوع گبه است.(16)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد