almascarpet

- we export carpet machine made

almascarpet

- we export carpet machine made

۳۹

پیش‌ روی‌ مخاطبان‌ خود قرار دهد.

نسخه قابل چاپ

 

 

دانشجویان فرش و چالشهای پیش رو

ما جامه نمازی به ر خم کردیم

                 وز خاک خرابات تیمم کرد یم

شاید که در این میکده دریابیم

       آن عمر که در مدرسه ها گم کردیم

                                     (امام محمد غزالی )

 ما و شما این شانس را داشته ایم که دو قرن بیستم و بیست و یکم و دو هزاره دوم و سوم میلادی را شاهد باشیم . اگر به خاطر داشته باشید میگفتند قرن بیستم قرن اتم است . قرن بیست و یکم هم قرن انفجار اطلاعات نام گرفته است . مرزها برداشته شده و اطلاعات گوناگون از شاه راههای اطلاعاتی فراوان به دست همه علاقه مندان میرسد .

خیلی از پدیده ها قبلا" تجربی و سنتی بوده و کسی به دنبال روابط علت و معلولی و بررسی علمی آن نبود . مثلا در ورزش تفکر غالب این بود که هر کس قدرتمند تر و قوی تر است پیروز از میدان مسابقه بیرون  می آید . حالا همه چیز عوض شده است و هر رویدادی را میتوان از دید علمی بررسی کرد و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . در میدان ورزش دیگر بازو حرف اول را نمی زند . در بازیهای گروهی در حقیقت اندیشه و تفکرات دو مربی با یکدیگر نبرد میکنند و در ورزشهای انفرادی میتوان کبود قدرت را با تکنیک برتر جبران نمود.

تجزیه و تحلیل حرکات رقیب و بررسی حالات روانی و عکس العمل او ، بدنسازی ، تغزیه ، بهداشت و دیگر موارد همه به صورت علم در آمده است . میتوان گفت علم به کمک سنت ها آمده و سنتهایی که میتواند از علم استفاده کند فراگیر شده و ماندگار میشود .

در رابطه با فرش ، ما طراحی , تهیه مواد اولیه ، رنگرزی ، بافت ، شستشو و آماده سازی ، حمل و نقل و بازاریابی  و فروش آن را تا به حال به صورت سنتی انجام داده و میدهیم ، حال آنکه باید با دید روشن علمی با تمام این موارد برخورد کرد .

طراحی نقشه بر پایه ضوابط بسیار دقیق علمی استوار است و ما کمتر به یادگیری علمی و تکامل ان پرداخته ایم و آنچه را که ما امروزه در طراحی فرش انجام میدهیم استفاده ناقص از طرحهای قبلی و بافتی از روی چرکنویس است .

در تهیه و فرآوری مواد اولیه فرش اهم از نخ پشم و دیگر مواد ، ما هنوز به صورتی قدیمی و متروک به کار مشغولیم ، در حالی که دهها سال است ضوابط علمی بر این مواد حکمفرما شده است .

 

رنگ و رنگ امیزی از دیگر مباحث مورد غفلت ماست . روانشناسی رنگ از اصول اولیه تولید و فروش در دنیای پیشرفته امروز است که رقبای ما بخوبی در تولید و فروش از آن بهره میگیرند . هماهنگی رنگها در فرش مثل هماهنگی سازها در موسیقی است رنگ در دنیای امروز و در مد و آرایش داخل منازل که به شدت مورد توجه شهروندان خارجی میباشد ، نقش تعیین کننده ای را دارا است . ولی ما در تولید فرش چقدر اهمیت برای رنگ و تناسب و هماهنگی رنگها با یکدیگر قائل هستیم؟

غیر از مواردی پراکنده در تولید نه تنها در جا نزده ایم ، بلکه پس رفته ایم . در شمال غرب کشور استفاده از رنگهای پلی استر در سطح وسیعی رایج شده است و به دیگر مناطق نیز سرایت کرده است . در شمال شرق کشور جفتی بافی و بکار گیری مواد نامرغوب دیگر زشت شمرده نمی شود . در استان پهناور کرمان بی گره بافی مبدل به یک سنت جا افتاده شده است و بافندگان و تولید کنندگان از بی گره بافی دفاع میکنند و بر سر شاخه نشسته بن میبرند !

وضعیت ما در طراحی نیز بهتر از مواد اولیه و تولیدمان نیست و بغیر از مواردی اندک به آما ده خوری عادت کرده ایم و طرحهای ما اکثرا تکراری و خسته کننده شده است . چقدر نوآوری و تنوع در فرشهای کاشان داشته ایم ؟ من در نوجوانی چندین بار به همراه پدرم برای خرید فرش به کاشان آمده بودم .

حالا هم بعد از گذشت سه دهه همان فرشهای لچک ترنج و افشان را با کیفیتی به مراتب پایین تر و رنگهای نامرغوب تولید میکنند.

وضع ما در بازاریابی و فروش نیز بهتر از طراحی و تولید نیست . 20 سال پیش 40% بازار در دنیا را به لحاظ ارزش در دست داشتیم . این سهم حالا به حدود 30% رسیده است .سهم هند در همین دوره از 8/9% به 20 % و سهم چین از 4/9% به 17% رسیده است .

در سال 1971 میلادی به لحاظ ارزش ، 73 درصد بازار آلمان متعلق به فرش ایران بود . در سال گذشته یعنی 1999 ، سهم ایران از بازار فرش آلمان به 41 درصد کاهش یافت واردات فرش در این دوره 28 ساله از 392میلیون مارک در سال 1971 به 929 میلیون مارک در سال 1999 افزایش یافت . یعنی 2/4 برابر شد ولی سهم ما از 72% به 41% کاهش یافت .

متوسط قیمت هر متر مربع فرش ایران در آلمان در سال 1971 معادل 164 مارک بود . این میانگین در سال 1999 معادل 172 مارک بود یعنی بعد از 28 سال حدود 2 درصد رشد داشته است . در صورتی که در این دوره 28 ساله تورم در ایران تورم در ایران چه وضعی پیدا کرده و تورم در دنیا چقدر بالا رفته است .

در سال 1971 به لحاظ متراژ 55 درصد بازار آلمان متعلق به فرش ایران بود کل واردات فرش به آلمان در این سال 4310000 متر مربع بود . در سال 1999 کل واردات فرش به آلمان 8482000 بود . یعنی نسبت به 28 سال پیش به دو برابر رسید ، ولی سهم ما به کمتر از نصف کاهش یافت . یعنی در حقیقت ما 4 برابر پس رفتیم .

کاهش سهم ما و افزایش سهم رقبا در بازارهای جهانی را نمی توان به حساب شانس و حادثه گذاشت . ما با « سوء مدیریت » بازارهایمان را از دست دادیم و رقبا با حسن مدیریت با زیرکی و به سرعت جای خالی ما را پر کردند . سوء مدیریت به زبان ساده یعنی کار به نا اهل سپردن است .

یکی از چیزهایی که برای ما مفهومش را از داده از دست دادن زمان می باشد .زمان را دیگر با سال اندازه نمیگیرند . زمان را با ماه ، هفته و روز و ساعت هم اندازه نمیگیرند زمان را الان با پانیه اندازه میگیریند ، زمان را الان با صدم ثانیه و هزارم ثانیه اندازه میگیرند ، پس بنا بر این زمان را نباید از دست بدهیم و اشتباه بکنیم و انتظار داشته باشیم که به رقبا برسیم . فاصله ما با رقبای زیرک کم شده و آنها  به سرعت جای خالی ما را پر میکنند .

اما انتظار جامعه فرش از دانشجویان فرش چیست ؟

ما انتظار داریم که دانشجویان فرش به قول حافظ فلک را سقف بشکافند و طرحی نو در اندازند . فرش ایران را از تکرار ، خستگی ، یکنواختی ،و در جا زدن به در آورند و برای این کار لازم نیست که ما الزاما" به سنتها و اصالتها پشت پا بزنیم . اما دانشجویان باید برای این تحول اساسی اول از خود شروع کنند و به یادگیری بیشتر بپردازند و به جای سطح در عمق شنا کنند و از آموختن دریغ نورزند و در سطح که هستند کار خود را جدی بگیرند .

انتظار داریم که دانشجویان فرش در هر مقطعی و هر گرایشی که هستند کار خود را جدی بگیرند . طراحان نامدار ، تولیدکنندگان معتبر و بازرگانان فعال و خوش نام را باید در بین همین دانشجویان جستجو کرد . آنها با افزایش دانش و بکار بستن آموخنه ها در عمل میتوانند تحولی را که در انتظارش هستیم بوجود آورند . اتحادیه صادر کنندگان فرش ایران نیز که قدیمی ترین تشکل صادراتی در کشور است در خدمت اساتید و دانشجویان عزیز خواهد بود و از هیچ کمکی در حد توان و مقدوراتش باشد دریغ نخواهد کرد . هنوز هم خریداران حاضرند برای فرش بهتر و مورد پسندشان به لحاظ طرح ، رنگ و اندازه بهای بالاتری را بپردازند . ما فقط باید همت کنیم و دانش و عمل خود را بهبود ببخشیم ، تا بتوانیم به نیاز بازار و مشتریان پاسخ مناسب بدهیم .

یک چند به کودکی به استاد شدیم

         یک چند به استادی خود شاد شدیم

پایان سخن شنو که ما را چه رسید

                از خاک در آمدیم و بر باد شدیم

                                                 (خیام)

 

 

اعلاباف کیست؟!

سعید رونقیان تبریزی

ronaghian@yahoo.com

فرش تبریزاززمانیکه دوران نیمه کلاسیک خود را در زمینه های مختلف فنی ؛ هنری ؛و حتی اقتصادی آغاز نموده است ؛ هنرمندان و صنعتگران بسیاری را در دامن خویش پرورده و متقابلا از نام و آوازه آنان در جهت ارتقاء شهرت جهانی خویش بهره جسته است.

 یکی از درخشانترین این نام ونشانها نام و مارک اعلاباف می باشد که بیش از یک قرن است همواره فرش تبریز آنرا برپیکر خویش بیادگار داشته و از نبوغ هنری ؛ مهارتهای فنی و بصیرت اقتصادی صاحبان این نام و امضا در ادوار گوناگون بهره وافی و کافی برده است ؛ بگونه ایکه باید این نام و امضاء را یکی از اولین هائی دانست که بنام فرش تبریز راهگشای هنر فرش ایران برای راهیابی به بازارهای جهانی گردید ؛ چنانکه هنوز هم دوستداران فرش ایران در عرصه بین اللمل؛ سبک وسلیقه قالیهائی راکه در گذشته تولید شده و یا قالیهائی که هنوز هم به تعداد اندک با نام و امضاء اعلاباف تولید می شود ؛ سازگار با طبع هنری و سلیقه مصرفی خویش می یابند.

سر سلسله خاندان اعلاباف ؛ مرحوم استاد حاج حسن اعلاباف می باشند که در پی دهها سال عمر هنری و اقتصادی در عرصه  تولید فرش تبریزو ارتقاء سطح کمی و کیفی آن ؛ در سال 1328 بدرود حیات گفت ؛ اما خوشبختانه از این شجره طیبه برای دنیای فرش 7 شاخه تنومند بیادگار ماند که هر کدام به نوبت خویش در جهت بارور شدن بیش از پیش فرش تبریز ایفای نقش نمودند ؛ که البته قلم قاصرحقیرازشرح و وصف تک تک ثمرات این تلاشها عاجز بوده وچه بسا از عهده این مقال خارج باشد.

یکی از شاخه های تنومند وپر بار شجر اعلاباف که در سال 1296 ه . ش جوانه زده و در میان حوادث گوناگون روزگار رشد نموده ؛ امروزه بنام استاد حاج عباسعلی اعلاباف نامیده می شود که بحق چیزی کم از پدر ندارد ؛ او تمام کمال هنری پدر را یکجا به ارث برده و از ذوق خویش هزاران هزار بدان افزوده و در طول چندین دهه حرمت قلم را پاس داشته و حق هنر را ادا نموده است .

ثمره سالها ناز قلم در آغوش انگشتانش؛ صدها طرح بدیع و فریبائیست که به سحر ذوقش ؛ روح  رنگ را در آنها دمیده و گلستانی آفریده که آواز مرغان و جست و خیز آهوان و طراوت گلهایش جاودانیست.

ذوق و سلیقه از سرچشمه وجود استاد حاج عباسعلی اعلاباف در خانه به خانه طرحها و گره به گره فرشهایش جاری گشته تا تولیدات اعلاباف در منظر صاحبان ذوق و سلیقه دراقصی نقاط جهان مقبول افتاده است .

هر آنچه او طرح نموده ؛ از قالیهای کف ساده که بیانگر بی آلایشی و ساده گیست تا پر کارترین قالیها که نشان دهنده حاکمیت نظم می باشد ؛ همه و همه زیبا و دلفریبند چرا که در قاموس اعلاباف کژاندیشی و کج کاری جائی ندارد.او از طرح تا فرش هر آنچه را در توان داشته صادقانه و بدور از غل و غش انجام داده ؛ولوآنکه به قصد اقتصادی هم بوده باشد.

 استاد حاج عباسعلی اعلاباف در کلامی مختصرشرح قریب به 90 سال فراز و نشیب زندگی را چنین بیان میکند :

 (( اینجانب عباسعلی اعلاباف فرزند استاد حاج حسن اعلاباف در سال 1296 ه ، ش در تبریزدیده به جهان گشوده ام ؛ در مدارس قدیمی تبریزتحصیل نموده ام ؛ در مکتب خانه فاضل و قسمتی خارج از مکتب خانه بطور خصوصی ازاستادان دیگر.چون کارخانه فرشبافی پدرم نزدیک خانه بود در اثر رفت و آمد آنجا با فرش آشنا شدم ؛ علاقه پیدا کردم این صنعت هنری را یاد بگیرم ؛ بافتن فرش و رنگرزی گیاهی را که پدرم در آن مهارت کامل داشت آموختم و سایر امور فنی و رنگرزی و رنگ آمیزی نقشه جات و نقطه چینی نقشه ها را بتدریج فرا گرفتم .

در سال 1307 پدرم عازم مکه معظمه بودند ؛ امورحسابداری کارخانه را به من واگذار کرد ؛ سبب شد اوقات بیشتری درکارخانه مشغول باشم در فراغت از مطالعه درس ؛ مشغول نقاشی میشدم و یواش یواش با استعداد خدادادی طراحی مینمودم که مورد پسند پدرم واقع شد ؛ در سال 1308 بود که طرحهای گوناگون من مورد پسند در بازارهای فرش در جهان گردید ؛ بدین طریق تمامی امور کارخانه و معاملات با مشتریان داخلی و خارجی با من انجام میشد .

در سال 1317 پدرم به من وکالت تام داد که معاملات با مشتریان داخل و خارج را انجام دهم.

در سال 1328 که پدرم بدرود حیات گفت ؛ امور خانواده نیز که فرزند ارشد بودم و قیم 4 نفر صغار بعهده من افتاد و برای حفظ خانواده صغیر و کبیر که هفت برادر بودیم در فعالیت خود شریک نمودم بطور سهم مساوی واین شرکت تا1364 بجز یک برادرم که چند سال قبل جدا شده بود ادامه داشت ؛چهار برادرم نیزدراین سال (1364) جدا شدند ؛ حالا هرکدام فعالیت جداگانه ای دارند و الحمدولله کار ایشان خوب است ؛ یک برادر دیگرم حاج رضا تا سال 1377 با من بود که ایشان هم در این سال بدرود حیات گفت ؛ حالا پسرش علیرضا جدا گانه فعالیت می کند.

اکنون خودم بدون شریک فعالیت دارم؛ با وجود کهولت سن بیکار نیستم ؛ از بیکاری خوشم نمی آید؛در خانه مشغول هستم . الحمدولله ؛ والسلام .))

 

 

قالی های محرابی، فرش هایی برای رسیدن عرش

قالی های طرح محرابی موزه فرش تهران میهمان شهر تبریز شده اند. طرح محرابی یکی از هزاران طرح قالی های ایران است که در مناطق مختلفی از کشورمان بافته می شود. این طرح مخصوص قالیچه های نماز است که در متن آن نقش محراب مسجد در بالا با خطی گردان یا منحنی، سمت جلو محراب و قبله نقش شده و اصولا با توجه به دستورات دینی، متن این فرش ها ساده تر و نقش و نگار کمتری دارد.
طرح های محرابی دارای انواع گوناگونی هستند، از جمله طرح محرابی تصویری که در آن از تصاویر شخصیت های مذهبی در زیر نقش محراب استفاده شده است. این قالیچه ها به دلیل کراهت وجود نقش انسان و حیوان روی سجاده جنبه تزیینی دارد.
طرح دیگر طرح محرابی درختی است. در برخی طرح های محرابی در زیر طاق محراب شکل درخت زندگی بافته می شود که از نقش های بسیار زیبا و متداول در فرش ایران است. به این طرح محرابی دورنما نیز گفته می شود.
در طرح محرابی قندیلی نیز نقش قندیل در سجاده و قالیچه های محرابی برای تزیین به کار می رود، که ارتباط نمادی با کل ساختمان مسجد دارد. در حواشی طرح های مختلف محرابی بعضا آیاتی از قرآن مجید یا اشعاری در مدح و ثنای باریتعالی و ائمه اطهار بافته می شود.
طرح محرابی هزار گل طرحی است ترکیبی برگرفته از طرح اصلی محرابی که زمینه زیر طاق محراب پوشیده از گل های رنگارنگ، که به آن محرابی گل و بوته دار نیز گفته می شود. طرح گل در نقش محرابی به صورت های گوناگون مرکب از خطوط هندسی و نیز اسلیمی و مجرد یا دسته گل در زمینه قالیچه وجود دارد.
و از طرح دیگر می توان به طرح محرابی هندسی اشاره کرد که از طرح های بافت روستایی و ایلات و عشایر است. در برخی از طرح های جانبی آن نقش دو دست در دو طرف بالا و کنار آن مشاهده می شود، برخی احتمال داده اند این نقش، جای دست های نمازگزاران باشد.

نسخه قابل چاپ

آشنایی با رشته کارشناسی فرش

مقدمه :

فرش به عنوان یکی از شریف ترین هنرهای صناعی و نیز به عنوان یکی از برجسته ترین مظاهر هنر دینی از سمبل های ملی ایران به شمار می رود .

فرش به عنوان یکی از صور تمدنی پرارزش که بسیار متعالی و از طرفی هم دارای جنبه کاربردی  و مصرفی است می تواند از دیدگاههای فرهنگی ـ هنری و علمی مورد بررسی قرار گیرد .

بی شک همه علوم ، صناعات و تمدن های بشری جلوه ای از انحنا، تفکر می باشند کماینکه بینش توحیدی و حکمت انسی کامل ترین انواع تفکر دینی و بقیه علوم ، عارض و تابعی از حکمت انسی بوده است . همراهی و یوستگی هنر در پیدایی و استمرار و تکامل خویش در طی ادوار تاریخی با صنایع و دیگر اقسام تمدن به قدری است که انفکاک آن غیر قابل تصور بوده و لذا همواره در لسان قدما هنر با پسوند صنعت و یا مشابه آن قرین گردیده به
گونه ای که اطلاق واژه هنر صناعی نیز از همین باب بوده است .

در بخش غیر صنعت نیز هنر بیشتر در خدمت مفاهم متعالی و غیر معین قرار می کیرد و این در حالی است که در دوره ی معاصر بهره وری از هنر به عنوان امر غیر ضروری و تفننی و یا برداشتهای متفاوت هنر برای هنر و هنر غیر کاربردی تحت تاثیر تفکر مادی و غرب زدگی رایج می گردد . همین امر سبب می شود تا فارغ التحصیلان این گونه هنرها هنرهای سنتی را خصوصاً نوع کاربردی آن به عنوان هنر را منکر شده چرا که دیگر تلقی آنان از هنر با تلقی قدما که در گذشته همواره صنعت و تمدن بشری سبب می شود تا نگرش به هنرهای سنتی نسبت به گذشته تغییر کرده و هنرهای صناعی ماهیت خویش را از دست داده و به تدریج به فراموشی سپرده شوند . غرض از هنرهای صناعی همواره با توجه به عالمی که در آن مندرج می باشد ذکر و تذکری است به حقیقت فرهنگ و نقش تربیتی آن چرا که آن چیزی که صنایع مستظرفه ما را ایجاد کرده صرفاً مواد مختلف و ... رنگ و یا ابتکارات خاص آن نبوده ... هنرمند در آثار خود جهانی را ابداع نموده که ما هر چه قدر از این جهان فاصله گرفته ایم به همان نسبت نیز این آثار از بین رفته و هنرهای سنتی نابود شده اند .لذا این جنبه های اقتصادی و مسائل اقتصادی نیست که این صنعت را به سمت نابودی سوق می دهد مسئله اصلی نابودی صنایع مستظرفه به فرهنگ دستی ما برمی گردد و ما به همان نسبتی که این فرهنگ سنتی که همواره توام با آداب معنوی است را از دست می دهیم و از آن دور می شویم قادر نیستیم تجربه های نوینی را داشته باشیم صنایع سنتی ما زمانی احیا خواهند شد که ساحت تفکر معنوی جهان سنتی ما احیا گردد .

بحران های اخیر جهانی جهانی که ناشی از تاثیر عواملی مختلف چون صنعت و تمدن مدرن و تغییر اکوسیستم های طبیعی و بهم خودن نسبت انسان با طبیعت و حقیقت همراه با نگرانیهای جدی آن و از طرفی وابستگی انحصاری به صدور تک محصولاتی چون نفت می باشد ، ضرورت رجعت و احیاء هنرهای سنتی و صناعی را هم از جهت استقلال اقتصادی و فرهنگی و هم از جهت حفض هویت ملی و اشتغال بر تمامی دست اندرکاران و معماران اصلی جامعه آشکار نموده است .در این میان هنرهای سنتی بخصوص فرش که یکی از اصلی ترین هنرهای صناعی است و کاربردی وسیع در جهت رفع نیاز بشری داشته و در تمامی جهان بویژه در ایران مطرح است از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردد .

با توجه به اهمیت اقتصادی هنر فرش در طی قرون و اعصار
 کشورمان با در نظر داشتن میلیون ها نفر دست اندرکار
(به صورت مستقیم و غیر مستقیم) پراکندگی اشتغال و تولید آن در سطح کشور (تمامس شهرها ، اکثر روستاها  و همه جوامع عشایری)  چندین میلیون متر مربع تولید سالیانه به همراه سهم و نقش مهم و تعیین کننده ی فرش در تامین نیازهای داخلی و تامین بخشی از درآمد ارزی با توجه به توسعه و اهمیت صاردات غیر نفتی و قطع وابستگی اقتصاد کشور از طریق صدور فرش و بافته های دیگر که 39 درصد صادرات غیر نفتی را تشکیل می دهد و علاوه بر آن تامین استقلال اقتصادی و ارزآوری و صادرات بیشتر آن با توجه به تولید سالیانه در حدود چندین میلیون متر مربع موجب گردیده تا فرش این هنر صناعی مستقل و بومی و کاربردی ترین هنر شناخته شده در ایران و دیگر ممالک جهان در مقام و موقعیتی خاص و استثنایی قرار گیرد . لذا ضررت دارد مستئل و مشکلات ، تنگناها و موانع رشد و توسعه آن به گونه ای اصولی و منطقی و با معیارها و موازین علمی مورد بررسی و تدقیق واقع شود تا شاخص ترین هنر سنتی و برجسته ترین صنعت کشور همچنان و به مانند ادوار پیشین در سطح جهان و در تمامی بازارهای بین المللی مطرح و جایگاه خود را در رفیع ترین مکان (همان طور که شایسته آن است) حفظ نماید .

وجودمیلیون ها نفر دست اندر کار فرش که به طور مستقیم و غیر مستقیم و همچنین به صورت اصلی و جنبی در تمامی شهرها ـ اکثر روستاها و همه جوامع عشایری (که عاملی برای کمک به کنترل بی رویه مهاجرت نیز به شمار می آید) از درآمد حاصل از این رهگذر ارتزاق نموده و یا لااقل بخشی از درآمد مورد نیاز خود را تامین می کنند ایجاب می نماید که با توجه به پایین بودن میزان سرمایه گزاری سرانه به اشتغال و ارزش افزوده ی بالا در صنعت فرش ، موراد مربوط به حفظ اشتغال ، تداوم و گستردگی تولید و کلاً اقتصاد فرش همراه با ظرایف و دقایق آن ، به طور مستمر مورد بررسی و امعان نظر کارشناسی قرار گیرد تا برای مسائل و مشکلات مبتلا به آن راه حلهای علمی و کاربردی ارائه گردد .

حضور در عرصه رقابت بین المللی و موفقیت در این زمینه ها تنها در گرو استفاده اصولی از مزیتهای نسبی است لذا لازمه استفده و گرفتن سهمی شایسته از انک جهانی 15 میلیارد دلاری فرش توسط کشوری که می تواند رساترین سخن را به مدد ویژگیهای استثنایی زیراندازهای سنتی خود داشته باشد ایجاب می نماید تا مسایل و موارد چگونگی این حضور از ابعاد مختلف و با توجه به جنبه ها مترتب بر آن از لحاظ قوانین و مقررات ارزیابی و کارشناسی ، گمرک ، بیمه ، حمل و نقل ، بازاریابی و شناخت بازارهای جهانی و ... در مرکزی علمی و معتبر توسط خبرگان و اهل فن موردعنات و بررسی قرار گیرد . تا با استفاده از دستاوردهای آن زمینه های حضوری شایسته در بازارهای جهانی که خود لازمه تداوم اشتغال و تولید نیز می باشد فراهم گدد .

با توجه به نکات مطروحه نسبت به لزوم برگزاری رشته کارشناسی فرش به نظر می رسد این ضرورت به حدی است که هرگونه تاخیر در انجام آن سبب حضور وسیعتر اغیار و دیگانی که حاشیه نشین این میدان بوده اند ، خواهد شد کما اینکه با برنامه ریزی وسیعی که در ناحیه کشورهای نواحی مختلف بخصوص کشورهای شرق مثل چین و هند  پاکستان و بنگلادش و ترکیه انجام گرفته و یا حتی در کشوری مانند چین دانشگاهی با عنوان فرش تاسیس می گردد .

اگر ما هنرهای سنتی بخصوص فرش را در مقطع عالی نبینیم چگونه توقع داشته باشیم که در جایگاه و مقامی عالی دیده شود . راه تعالی و حفظ برتری فرش ایران و اشاعه گستردگی و سلامت آن در حد مطلوب میسر نخواهند شد مگر آنکه این هنر و صنعت را در مقع عالی آموزشی و پژوهشی و به صورت آکادمیک کلاسیک و با برنامه ریزی دقیق و جامع تمامی جهات دیده شود .

ادامه فعالیت فرش در کشور با روند کنونی آن ، نه تنها سبب گسترش و حفظ جایگاه آن در جهان نخواهد شد بلکه سبب افول بیشتر و انحراف و زوال آن خواهد گردید .

ضروری ترین و لازم ترین کار آن است که در یک تشکل دانشگاهی در مقاطع مختلف کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا در تمامی ابعاد آن از تکنیک و هنر گرفته تا اقتصاد ، برنامه ریزی کامل و جامع شود تا هم سبب حفظ مواریث  گذشته ، اصالتهای فرهنگی و ملی و هم موجبات گسترش و فراگیری آن را در همه نقاط ایران از طریق تربیت نیروهای متخصص و کاردان و ایجاد موفقیت برتر در بازارهای جهانی و در نهایت استقلال اقتصادی و فرهنگی را فراهم نماید .

ضرورت پرداخت به مسائل فنی و تکنیکی ، هنری و فرهنگی و اجتماعی فرش ایجاب نموده است تا رشه کارشناسی فرش در 5 گرایش به شرح زیر دیده شود :

ـکارشناسی فرش با گرایش طراحی قالی

ـ کارشناسی با گرایش رنگرزی   

ـ کـارشناسی فرش با گرایش تکمیل و مرمت

ـ کارشناسی فرش با گرایش بافت

ـ‌ کارشناسی فرش با گرایش باسایرزیراندازها (گلیم و گبه و غیره)

تدوین برنامه های درسی گرایشهای فوق به گونه ای است مه دانشجویان پس از گذراندن دروس مشترک اصلی و پایه . در سال آخر دروس تخصصی هر یک از گرایشها را که بر اساس علاقه انتخاب نموده اند الزاماً
می گذراند :

بدیهی است با عنایت خاص مسئولین نسبت به این امر و لزوم سامان دهی ، تشکل و نظام درآوردن و تعالی هنرهای کاربردی در جایگاه واقعی خویش و نقش آن در فرهنگ ، هنر ، اقتصاد ، اشتغال ، ارتباط جهانی و انتقال فرهنگ اسلامی و هویت ملی انجام این مهم با همه پاکدلان میهن اسلامی و استعانت خداوندی به تحقق برسد .

1ـ تعریف و هدف:

دوره آموزش کارشناسی فرش یکی از دوره های آموزش عالی است که هدف از برگزاری این دوره تربیت افراد متخصص و آشنا به مبانی عملی و نظری فرش که مظهری از فرهنگ اسلامی و هنر ملی کشور ماست .

2 ـ اهیمت و ضرورت :

1 . حفظ و تقویت فرهنگ بمی و ملی باتوجهبه اصالتهای نقش ـ رنگ و بافت هر منطقه .

2. بالا بردن کیفیت بافت متناسب با کمیت و قانونمند شدن روشهای  آموزشی و توسعه و رونق قالی بافی با استفاده ا مناسب ترین روشها .

3. احیاء ، حفظ و ترویج هنر فرش به منظور اشاعه فرهنگ و هنر اصیل اسلامی ایران در متن زندگی مردم .

4. اشاعه فرهنگ معنوی و انتقال مفاهیم هنری ، دینی ، ملی از طریق گسترش هنر فرش در سایر جوامع بشری .

5. آموزش علوم و نظری این هنر شریف به منظور تربیت هنرمندان و کارشناسان آگاه و متعهد در جهت حفظ حریم میراثهای فرهنگی .

6. حفظ اصالتها و مقابله با بدعت های نادرست که تحت تاثیر
فرهنگ های بیگانه و هنر وارداتی غرب در بعضی از مناطق ایران رایج شده است .

7. شناخت فرش به عنوان یکی از مهمترین هنرهای صناعی و مواریث و ودایع معنوی ایران و شناخت سیر تحول و تطور آن در ادوار مختلف فرهنگی این مرز وبوم  .

8. شناخت فرهنگ تصویری فرش (نقش و رنگ)به عنوان جلوه ای از تفکر و حکمت اسلامی .

9.ایجاد زمینه مطالعاتی و تحقیقاتی به منظور بررسی همه جوانب ان هنر در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری .

10. حفاظت و صیانت از این صنعت و هنر ملی با توجه به نقش اقتصادی ـ فرهنگی و سیاسی آن .


 

4 ـ طول دوره و شکل نظام درسی :

طول دوره کارشناسی فرش 4 سال تمام است که برای دانشجویان تمام وقت به 8 ترم تحصیلی (حداقل طول دوره) تقسیم می شود . طول هر ترم تحصیلی 18 هفته و معادل یک نیم سال تحصیلی است . زمان تدریس هر واحد درسی از نوع نظری یم ساعت در هفته و از نوع عملی 2 ساعت در هفته و از نوع کارگاهی 3 ساعت در هفته است .

5 ـ تعداد و نوع واحدهای درسی :

برنامه دوره کارشناسی فرش 135 واحد درسی به شرح زیر است :

1ـ دروس عمومی معارف اسلامی پیشنهادی شورای عالی برنامه ریزی 20واحد .

2ـ دروس پایه              39واحد

3ـدروس اصلی           38 واحد

4ـ دروس تخصصی با گرایش های زیر :30 .احد

الف . کارشناسی فرش با گرایش سایر زیراندازها

ب. کارشناسی فرش با گرایش مرمت و تکمیل

ج . کارشناسی فرش با گرایش رنگرزی

د. کارشناسی فرش با گرایش طراحی قالی

ه . کارشناسی فرش با گرایش بافت

5. دروس اختیاری(دانشجو می تواند از تعداد واحد ارائه شده 8 واحد را انتخاب نماید )

تبصره : دانشجو می تواند حداکثر 7 واحد درسی از دروس گرایشی خود را از گرایشهای تخصصی دیگر انتخاب کند .

نسخه قابل چاپ

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد